۳ نتیجه برای جلودار
سید هادی ناصری، فرزانه خلیلی گودرزی، نعمت الله تقی نژاد، فاطمه طالشیان جلودار،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
زمانبندی در واقع به تخصیص منابع در طول زمان برای اجرای مجموعهای از کارها در وضعیتهای مختلف میپردازد. از آنجا که محیط کارگاه باز در بسیاری از محیطهای دنیای واقعی رخ میدهد، ارایه مدل مناسب و دقیق کمک بزرگی به مدیران و صنعتگران خواهد نمود. بیان دادههای دقیق در مسایل زمانبندی عموماً دور از تصور است. رخدادهای پیشبینی نشده و خطاهای اندازهگیری موجب عدم قطعیت اطلاعات میشود. از آنجا که در مسایل تحقیق در عملیات، عدم قطعیت در بیان دادهها و اطلاعات از سوی تصمیم گیرنده، لزوم تجزیه و تحلیل مسایل با ضرایب غیر دقیق را موجب میشود، در این مقاله به بررسی و مدلسازی نوینی برای مساله کارگاه باز، با ضرایب و پارامترهای بازهای پرداختهایم. از مهمترین ویژگیهای مدل ارایه شده، میتوان به زمان جداسازی وابسته به کار بعدی، زمان آمادهسازی مستقل از زمان پردازش و نیز در نظر گرفتن زمان عدم دسترسی برای ماشینها، به منظور تعمیر، زمان استراحت کارکنان و... اشاره نمود. هدف مدل پیشنهادی، کمینهسازی مجموع دیرکرد وزندارکارها است. نتایج محاسباتی و پیادهسازی و اجرا گرفتن در نرم افزار AIMMS بیانگر کارایی مدل در به دست آوردن جوابهای بهینه در زمان معقول است.
سید هادی ناصری، فاطمه طالشیان جلودار، نعمت اله تقی نژاد، فرزانه خلیلی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
برنامه ریزی درجه دوم رده خاصی از مسایل برنامهریزی غیرخطی است که در آن تابع هدف از نوع درجه دوم و قیود خطی میباشند. مدلهای متداول برنامهریزی درجه دوم نیازمند پارامترهایی معین با مقادیری ثابت هستند. این مدل به طور گسترده برای حل مسایل دنیای واقعی به کار برده میشوند .از طرف دیگر دسته گستردهای از مسایل که در زندگی روزمره با آنها سروکار داریم و براساس حل مدل ریاضی ساخته شده از آن تصمیمگیری میکنیم، مفاهیمی نادقیق و یا مجموعه-هایی با کرانهای تقریبی میباشند. بنابراین مقادیر پارامترهایی که در این مدلها استفاده میشوند بر اساس پیشبینی شرایط آینده تخمین زده میشوند، و همواره دارای ابهام و عدم قطعیت میباشند. در نتیجه مدلسازی این مسایل به صورت مساله برنامهریزی درجه دوم با دادههای فازی یکی از موضوعات مورد توجه محققین در حوزه تحقیق در عملیات است. در این مقاله روشی برای حل مسایل برنامهریزی درجه دوم فازی پیشنهاد میشود که در آن ضرایب هزینه، ضرایب محدودیتها و بردار سمت راست اعداد فازی هستند. روش مورد نظر برای بهینهسازی تابع هدف با بهکارگیری از مفاهیم فازی، مساله برنامهریزی درجه دوم فازی را به مسایل درجه دوم متداولی تبدیل میکند که با استفاده از الگوریتم متداول همچون SQP قابل حل میباشند و بهترتیب کرانهای بالا و پایین تابع هدف فازی را در هر سطح ، ، نتیجه میدهد. علاوه بر این روش پیشنهاد شده برای حل مسایل کلیتری توسعه داده میشود که در آن علاوه بر ضرایب هزینه، ضرایب محدودیتها و بردار سمت راست، ضرایب درجه دوم نیز اعداد فازی میباشند. در نهایت برای تشریح فرآیند حل و نشان دادن کارایی روش پیشنهاد شده یک مساله بهینهسازی فازی ارایه میگردد. نتایج بهدست آمده گزارش میشود.
مهدی فلاح جلودار،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه تجزیه و تحلیل کارایی شرکتهای توزیع برق به موضوع مهمی برای قانونگذاران تبدیل شده است. حرکت به سوی خصوصیسازی و تجدید ساختار صنعت برق بر اهمیت این موضوع افزوده است. برای ارزیابی عملکرد شرکتهای توزیع برق از روشهای پارامتریک و ناپارامتریک استفاده میشود که با توجه به ضعف قدرت تفکیکپذیری و حساسیت مرز کارایی به دادههای پرت در روش تحلیل پوششی دادهها، در این پژوهش کارایی ۳۹ شرکت توزیع نیروی برق ایران در سال ۱۳۸۹ با روش ترکیبی شبکههای عصبی و تحلیل پوششی دادهها به عنوان دو روش ناپارامتریک، مورد ارزیابی قرار میگیرد. مقایسه نتایج مدل ترکیبی با روش تحلیل پوششی دادهها نشاندهنده قدرت بالای شبکههای عصبی برای اندازهگیری کارایی میباشد.