نهادهای دولتی عمدتا به صورت مستمر در حال بازتوزیع منابع مازاد حاصل از نفت و همچنین مالیات در قالب تسهیلات نظامبانکی به عنوان عامل توزیع منابع در میان بنگاههای اقتصادی با عاملیت بانکها میباشند. این نهادها سیاستهای کلانی در رابطه با توزیع این منابع دارند که آن را به بانکهای عامل خود ابلاغ مینمایند و در نقطهی مقابل بانکهایعامل که عامل توزیع تسهیلات میان بنگاهها میباشند نیز سیاستهای تجاری خاص خود را دارند. سیاستهای دستهی اول عمدتا مبتنی بر رویکرد "توسعهی پایدار" میباشد که رشد بلند مدت کشور را مدنظر قرار میدهد در حالی که سیاستهای دستهیدوم عمدتا مبتنی بر "سودآوری و ریسک کنترلشده" بانک به عنوان یک نهاداقتصادی در کوتاه مدت و میان مدت میباشد. این مقاله این رابطه را به صورت یک بازی استکلبرگ و با استفاده از برنامه ریزی ریاضی دوسطحی فاصله ایی و داده کاوی و با هدف ایجاد یک تعادل میان منافع متضاد ذینفعان مدلسازی نموده است. به منظور حل مساله یک الگوریتم جدید که ترکیبی از الگوریتم فازی اپیروری (به عنوان رده بند داده کاوی) و الگوریتم ژنتیک دوسطحی میباشد موسوم به الگوریتم ژنتیک فازی اپیروری دوسطحی ارایه شده است. نتایج مقاله با سه سناریوی دیگر مورد مقایسه، بررسی و اعتبارسنجی قرارگرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |