به دلیل نقش اساسی که تامینکنندگان در دستیابی به اهداف زنجیره تامین دارند، مساله تخصیص سفارشها خرید به تامینکنندگان یکی از مهمترین فعالیتهای مدیران خرید در یک زنجیره تامین میباشد .در این مقاله سعی شده است بامطالعه ادبیات نظری، شاخصهای موثر در انتخاب تامینکننده شناسایی و پالایش شوند. سپس با استفاده از روش تخصیص خطی این شاخصها اولویتبندی و پسازآن با استفاده از روش اصغر پور به اوزان کاردینال این شاخصها دستیافته شود. در ادامه مدل برنامهریزی چندهدفه برای تعیین مقادیر سفارش به تامینکنندگان با توجه به محدودیتها و اهداف پژوهش، طراحی و برای حل آن از مدل برنامهریزی چندهدفه فازی وزندار استفاده گردیده است. با فرض اینکه تصمیمگیرنده از جوابهای بهدستآمده راضی نشده باشد، از روش توسعهیافتهی آریخان با در نظر گرفتن ترجیحات تصمیمگیرنده و وزن شاخصها (اهداف و محدودیتهای فازی) استفاده میشود تا درنهایت تصمیمگیرنده به سطحهای دستیابی موردنظرش در اهداف و محدودیتهای فازی برسد و میزان سفارش به تامینکنندگان مشخص شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |