۶۹ نتیجه برای تحلیل پوششی دادهها
حامد ژیانی رضایی ، سید علیرضا داودی ، غزاله میرزایی ،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۸۹ )
چکیده
گاهی در مسایل عملی ممکن است جهت حرکت یک واحد تصمیم گیرنده (DMU) به سوی مرز کارایی یا به عبارت دیگر نحوهی بهبود ورودی-خروجیهای آن، به شکل خاصی، برای کاربر اهمیت داشته باشد. این جهت ها گاهی از ابتدا معلوم هستند [۱]، اما در بعضی موارد، جهت خاصی که هدف کاربر را پوشش میدهد میتواند مجهول باشد. در این مقاله، نمونه هایی از این اهداف، مطرح و الگوریتم هایی برای یافتن جهت های برآورد کنندهی این اهداف ارایه خواهد شد. مسایلی که مورد بررسی قرار خواهند گرفت عبارتند از: بهبود ورودی-خروجیها با حداقل تغییرات در مقادیر آن ها و یافتن جهت حرکت به سمت مرز، برای حالتی که ورودی- خروجیها برای بهبود، نسبت به هم اولویت دارند.
سهند دانشور ، صابر ساعتی ، زهرا حسین مردی ،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۸۹ )
چکیده
در این مقاله با شناخت دقیق ابرصفحههای متناظر مرزکارایی و یافتن ارتباط بین بردارهای گرادیان این ابرصفحهها و اوزان مدلهای CCR وBCC و با تعیین ابرصفحه غالب، مجموعهای از اوزان یافته و این اوزان را به طور مشترک جهت تعیین کارایی واحدهای تصمیمگیری به کار میبریم. در روش پیشنهادی با حل مدل CCR، واحدهای MPSS تعیین شده و از بین آن ها، بزرگترینشان انتخاب می شود. سپس به کمک مدل BCC، بردار گرادیان ابرصفحه های مار بر بزرگترین MPSS تعیین و به کمک آن یک مجموعه مشترک از وزنها محاسبه می گردد.
محمد حسین طحاری مهرجردی، علی مروتی شریف آبادی، حمید بابایی میبدی، محمد زارعی محمود آبادی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
تحلیل پوششی دادهها، یک تکنیک برنامهریزی ریاضی است که کارایی نسبی چندین واحد تصمیم گیرنده را بر مبنای ورودیها و خروجیهای مشاهده شده که ممکن است با انواع مقیاسهای مختلف بیان شوند، محاسبه میکند. در این تکنیک این فرض وجود دارد که مقدار عددی دقیقی برای ورودیها و خروجیها مشخص است. ولی بسیاری از اوقات در شرایط واقعی کسب و کار، تعیین مقدار عددی دقیق برای برخی ورودیها و یا خروجیها امکانپذیر نیست. در این مقاله، یک مدل نوین تحلیل پوششی دادهها ارایه میشود که کاربر را قادر میسازد تا کارایی واحد تصمیمگیری را با در نظر گرفتن دادههای غیردقیق شناسایی کند و در ادامه از یک مکانیزمی، تحت عنوان روش ماتریس درجه ترجیح، کاراییهای فازی بهدست آمده از مدلها مقایسه و رتبهبندی میشوند. از مزایای مدل پیشنهادی، کاهش زمان اجرای مدل و عدم نیاز به فرضیات از پیش تعریف شده و تلاشهای محاسباتی زیاد میباشد. در این مقاله، کاربردپذیری مدل پیشنهادی در یک مطالعه موردی، برای ارزیابی ۱۰ واحد تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نتایج مدل پیشنهادی با نتایج مدلهای قطعی، حاکی از قدرت تفکیک بالای مدل پیشنهادی و همبستگی بالای نتایج آن با نتایج مدلهای قطعی به میزان ۸۶۷/۰ است.
عادل آذر، محمد زارعی محمودآبادی، علی اصغر انواری رستمی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
در دنیای رقابتی امروز، بسیاری از شرکتهای تولیدی و خدماتی، ناگزیر شدهاند به رویکردهای جدید مدیریتی رو بیاورند. از جمله این رویکردها، میتوان به روشهای جدید ارزیابی عملکرد اشاره کرد که نقش مهمی در بهبود عملکرد یک سازمان دارند. کارت امتیازی متوازن از نوآوریهای اخیر مدیریتی است که سازمان را از چهار دیدگاه عمده مدیریتی مورد ارزیابی قرار میدهد و هدف آن، فراهم کردن دید جامعی از کسبوکار برای مدیران عالی میباشد. ولی یک مسأله اساسی در به کارگیری مدلهای BSC، تعیین خط مبنا و الگویی است که عملکرد سازمان بر اساس آن اندازهگیری شود؛ بدون این استاندارد و خط مبنا، ارزیابی غیر ممکن است و از طرفی تعیین استانداردها، سخت و اغلب گمراه کننده میباشد. برای حل این مشکل، مدل ترکیبی BSC و تحلیل پوششی دادهها پیشنهاد میشود. مدل تحلیل پوششی دادهها روشی مبتنی بر برنامهریزی ریاضی و یک رویکرد ناپارامتریک است که در ارزیابی کارآیی نسبی واحدهای تصمیمگیری مشابه با چندین ورودی و خروجی، مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجا که DEA، مبتنی بر تحلیل نسبی است، واحدهای تصمیم، در مقابل یکدیگر ارزیابی میشوند؛ بدین ترتیب با استفاده از ترکیب BSC و DEA، بر یکی از موانع عمده کارت امتیازی متوازن، یعنی نیاز به تعیین استانداردها و خط مبنا، غلبه میشود. در این مقاله یک مدل جدیدBSC – DEA متوازن ارایه شده است. از مهمترین مزایای مدل پیشنهادی را میتوان به فراهم کردن بینش جامع از کسب و کار برای مدیران، ارزیابی متوازن بر اساس تمام جنبههای مطرح شده در BSC و حفظ تعادل بین آنها، خطی بودن و انعطافپذیری مدل و قدرت تفکیک بالا اشاره کرد. در پایان، تجربهای از بهکارگیری مدل پیشنهادی در ارزیابی عملکرد شرکتهای کاشی و سرامیک استان یزد آورده شده است.
صابر ساعتی، علیرضا شایسته،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
تحلیل پوششی دادهها اطلاعات زیادی در مورد واحدهای تصمیمگیری کارا ارایه نمیدهد. یکی از روشها برای رتبهبندی واحدهای تصمیمگیری کارا استفاده از مجموعه مشترک وزنها است. در این مقاله به منظور رتبهبندی واحدهای کارا چند روش ساده جهت تعیین مجموعه مشترک وزنها ارایه شده است. در این روشها، مجموعه مشترک وزنها با استفاده از نتایج مدلهای استاندارد تحلیل پوششی دادهها حاصل میشود. بر خلاف بسیاری از روشها، بدون حذف و گرد کردن وزنها و دخالت دادن تمام وزنها در محاسبات، مجموعه مشترک وزنها تعیین میشود.
عادله باغبان، مقصود امیری، لعیا افت، زهرا شرفی آورزمان،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی کارایی نسبی پیمانکاران با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادههای خاکستری انجام شده است که با توجه به سطح وظایف و گستردگی ورودی و خروجیهای پیمانکاران پروژهها نسبت به تعیین ورودیها و خروجیهای کلیدی اقدام گردیده است. دادههای خام مورد نیاز جهت مدلسازی از روش بررسی اسناد و مدارک سال ۱۳۸۸ گروه مپنا، گردآوری گردید و در قالب مدل تحلیل پوششی دادههای خاکستری نسبت به حل مدل اقدام گردیده است. با مشخص شدن جواب مدل اولیه تعدادی از پیمانکاران که دارای کارایی نسبی صد در صد بودند انتخاب شده، پس از مشخص شدن پیمانکاران کارا، با استفاده از الگوریتمی جهت رتبهبندی کامل عملکرد پیمانکاران کارا انجام گردید. در مرحله آخر ارایه راهکارهای مناسب برای بالا بردن کارایی پیمانکاران ناکارا ارایه گردیده است.
مجید ظرافت انگیز لنگرودی، سید محمود داودی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در بسیاری از مسایل تحلیل پوششی دادهها واحدهای تصمیمگیری تحت نظر یک سیستم کل اداره میشوند. برای نمونه کل دانشگاههای یک کشور تحت نظر وزارت آموزش عالی آن کشور قرار دارند. لذا سرمایهگذاری در جهت گذار از یک وضعیت نامطلوب به وضعیتی مطلوب تحت کنترل چنین سیستم واحدی انجام میگیرد. در این شرایط مدیران مایل هستند بدانند که نزدیکترین و اقتصادیترین مسیر برای بهبود کل سیستم کدام است. هدف این مقاله ارایه راهکاری برای رسیدن واحدهای تصمیمگیری ناکارا به وضعیتی کارا با صرف کمترین تغییرات ممکن میباشد. برای این منظور در یکی از مدلهای تحلیل پوششی دادهها، به ارزیابی میزان کاهش در نهادهها در جهت تبدیل واحد تصمیمگیری ناکارا به واحدی کارا میپردازیم. سپس در یک مساله تجمیعی، دادهها از نظر نزدیکی به مرز کارایی، رتبهبندی میگردند. اولویت یک داده به داده دیگر نشانگر آن است که تصمیم گیرنده میتواند در دستیابی به یک سیستم کارا روی دادهای با اولویت بالاتر سرمایهگذاری بیشتری نماید. به عبارت دیگر تغییر در این دادهها با هزینه کمتری کل واحدهای تصمیمگیری را به مرز کارایی هدایت میکند.
سعید محرابیان، مهدی عینی، بلال کریمی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله، معکوس با ارجحیت محدویتهای مخروطی، زمانی که تعدادی از خروجیهای واحدهای تصمیمگیری نامطلوب هستند، مورد بحث قرار میگیرد. بدین صورت که با تغییر سطح ورودیهای واحد تحت ارزیابی و با حفظ مقدار کارایی، سطح خروجی مطلوب (نامطلوب)، افزایش (کاهش) مییابد. برای این منظور از مدل برنامهریزی خطی چند هدفه استفاده میکنیم.
مهدیه بابایان، عقیله حیدری، علیرضا داوودی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله ابتدا یک مدل تحلیل پوششی دادههای تعمیم یافته دو هدفی(Bi-GDEA) معرفی میشود. با استفاده از این مدل میتوان یک نگاشت نقطه به مجموعه از یک واحد تصمیم گیرنده ناکارا به زیر مجموعهای از مرز مجموعه امکان تولید به دست آورد. این نگاشت به کمک یک الگوریتم ایجاد میشود. در این مقاله با در نظر گرفتن مدل Bi-GDEA و الگوریتم نگاشت نقطه به مجموعه سعی میکنیم الگوریتم را طوری توسعه دهیم که به کمک آن بتوان وجود تراکم در ورودیها و میزان آن را برای یک واحد تصمیم گیرنده تعیین کرد.
رامین باقری، شهزاد رادکانی، ایلنازسادات شریفی عقیلی، رامتین باقری،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
در مدلهای موجود برای حل مساله واگذاری (تخصیص) معمولاً یک یا چند هزینه متجانس برای هر واگذاری با مقادیر قطعی و دقیق در نظر گرفته شده است. این در حالی است که در بسیاری از مسایل واگذاری، بیش از یک نوع هزینه دخیل است که امکان دارد این هزینهها همه از یک جنس نباشند. از طرفی پس از هر سرمایهگذاری و هزینه، مدیر یا تصمیمگیرنده انتظار سود و منفعتی متناسب با هزینه و اهداف خود را دارد که این انتظار در مدلهای واگذاری لحاظ نشده است و فقط بُعد هزینه و سرمایهگذاری آن دیده شده است. در این مقاله برای برطرف کردن ایرادهای وارده بر تخصیص بر مبنای مدلهای مرسوم واگذاری، از مدل تحلیل پوششی دادههای آیندهنگر استفاده کردهایم. در این مقاله ادبیات مساله واگذاری را در مدل تحلیل پوششی دادههای آینده نگر وارد کرده و این مدل را با دیدگاه تخصیص معرفی نمودهایم.
علی سردار شهرکی، نظر دهمرده، علیرضا کرباسی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
انگور مهمترین و اقتصادی ترین محصول باغی در منطقه سیستان است که نقش بسزایی در اقتصاد این منطقه دارد. لذا با توجه به عوامل تولید به کار گرفته شده بررسی کارایی این محصول مهم به نظر میرسد. برای تحلیل اطلاعات از روش DEA استفاده شد. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه در سه شهرستان زابل، زهک و هیرمند از ۲۶۵ بهره بردار انگور در سال زراعی ۸۹-۱۳۸۸ جمع آوری شد. نتایج نشان داد در روش DEA، زهک بیشترین کارایی مقیاس را با مقدار ۷۱ % به خود اختصاص داده است. مقدار بازده نسبت به مقیاس در شهرستانهای زابل، زهک و هیرمند به ترتیب ۳۵/۱، ۱۸/۱ و ۳۴/۱ میباشد و کلیه نهادهها (به جز نهاده نیروی کار اجارهای که در هر سه شهرستان بیش از حد مصرف شده است) به طور منطقی و اقتصادی مورد مصرف انگورکاران قرار گرفته اند. در پایان با توجه به درصد پاسخ انگورکاران در زمینه مشکلاتشان و نتایج این پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود کارایی انگورکاران منطقه ارایه شد.
سیده صدیقه احمدزاده، حدیث کاوند، علیرضا سرگزی، محمود صبوحی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
به دلیل تنوع شرایط آب و هوایی امکان تولید انواع محصولات کشاورزی با کیفیت بالا در استان گیلان وجود دارد. برنج یکی از محصولات استراتژیک بوده که نقش اساسی در اقتصاد کشاورزان استان از جمله شهرستان رشت ایفا میکند. از این رو در این مطالعه به تعیین کارایی شالیکاران این شهرستان پرداخته شد. تحقیق حاضر بر مبنای تحلیل پوششی دادهها بوده و اطلاعات مورد نیاز آن از طریق تکمیل ۱۲۰ پرسشنامه و مصاحبه حضوری با شالیکاران جمعآوری شده است. نتایج نشان میدهد که متوسط کارایی فنی، اقتصادی و تخصیصی در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس به ترتیب برابر با ۸۶/۰، ۸۲۸/۰، ۹۵۸/۰ و در حالت بازده متغیر نسبت به مقیاس به ترتیب برابر با ۹۱۶/۰، ۸۹/۰ و ۹۷۱/۰ میباشد. همچنین بر حسب نتایج به دست آمده، با اجرای برنامههای افزایش کارایی فنی کشاورزان، میتوان بدون تغییر در سطح فنآوری و منابع به کار رفته، تولید را افزایش داد. همچنین برگزاری دورههای آموزشی میتواند در ارتقای سطح مدیریت کشاورزان مؤثر باشد.
امیدعلی عادلی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
این مقاله به ارزیابی عملکرد صندوقهای سرمایه گذاری مشترک که هم اکنون در کشور فعال هستند، میپردازد. ارزیابی با استفاده از معیارهای سنتی و روش تحلیل پوششی دادهها(DEA) انجام گرفته است. روش DEA با در نظر گرفتن ورودیها و خروجیهای بیشتر نسبت به روشهای سنتی معیار مناسبتری برای ارزیابی عملکرد این صندوقها می-باشد. ورودیها شامل انواع شاخصهای ریسک همچون انحراف استاندارد، بتای بازار و جذر نیم- واریانس و نیز هزینههای صدور و ابطال واحدهای سرمایهگذاری میباشند. خروجیها نیز شامل نرخ بازده مورد انتظار و نسبت دوره برتر میباشند. نتایج بیانگر آن است که رتبهبندی بر اساس شاخصهای مختلف سنتی تقریباً یکسان است و چنانچه با همان اطلاعات از روش DEA جهت ارزیابی استفاده شود نتیجه دقیقاً همان خواهد بود. بر اساس نتایج حاصل از روش DEA از تعداد ۲۹ صندوق مورد بررسی ۸ صندوق از کارایی کامل برخوردار هستند. ناکارایی سایر واحد در ورودیها به ترتیب ناشی از عواملی همچون درصد هزینه صدور واحدهای سرمایهگذاری، شاخص نیم- واریانس، انحراف استاندارد و بتای بازار می-باشد. این ناکارایی در خروجیها ابتدا ناشی از پایین بودن نسبت دوره برتر و سپس نرخ بازده میباشد. برای رسیدن به کارایی، این صندوقها باید در صدد کاهش ورودیها به ویژه درصد هزینههای صدور واحدهای سرمایهگذاری باشند.
مهدی بابایی، حمیدرضا پاکنژاد، مصطفی مردانی، ماشالله سالارپور،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مدیریت اقتصادی واحدهای کشاورزی عامل بسیار مهمی در افزایش تولید و عملکرد و همچنین کاهش در هزینهها و نهادههای کشاورزی میباشد. به همین منظور کارایی محصولات زراعی شهرستان جهرم مورد ارزیابی قرار گرفت. و سپس کارایی بازهای و فنی و همچنین کمبودهای نهادهای در پنج محصول این شهرستان محاسبه گردید. این پژوهش بر مبنای تحلیل پوششی دادهها بوده و آمار و اطلاعات آن از طریق تکمیل ۱۲۰ پرسشنامه از کشاورزان سه بخش مرکزی، خفر و کردیان و از طریق کارشناسان جهاد کشاورزی و سازمان آب منطقهای شهرستان به دست آمد. نتایج نشان داد که متوسط کارایی بازهای در بازهی (۸۵۸/۰، ۲۳۰/۰) قرار دارد. مقدار متوسط کارایی فنی نیز ۹۶۶/۰ میباشد و ۷۵ درصد از دادهها دارای کارایی برابر با یک هستند. بیشترین مقدار کارایی ۱۰۰ درصد و کمترین مقدار کارایی ۸۸/۰ میباشد، مقدار مازاد برای نهاده مورد نظر یعنی آب در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس، در جو و گندم به ترتیب برابر ۹۱۵/۳۷۳ و ۴۶/۶۱۰ متر مکعب به ازای هر هکتار بود.
مهدی ابزری، هادی بالوئی جام خانه، جواد خزائی پول، مهدی پورمصطفی خشکرودی۴،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
با توجه به اهمیت بسیار بالای دانشگاه در رشد و توسعه کشورها، ارزیابی عملکرد گروههای آموزشی در دانشگاهها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با توجه به اهمیت موضوع دراین مقاله ابتدا با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) کارایی گروههای آموزشی دانشگاه در چهار بعد کمّیت آموزشی، کیفیت آموزشی، فعالیت پژوهشی و خدمات علمی ارزیابی شده است. در واقع با طراحی سناریوهایی دلایل اصلی و منشأ کارآمدی و ناکارآمدی هر یک از واحدهای تصمیم و درجهی تأثیر این عوامل مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفتند. سپس با بهرهگیری از یکی از ابزارهای مدیریت استراتژیک یعنی SWOT نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای دانشگاه مورد بررسی قرار گرفته و در قالب آن استراتژیها و راهکارها به منظور ارتقای کارایی گروهها ارایه شده است. در نهایت میزان تاثیر استراتژیهای استخراج شده از SWOT با استفاده از معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد با تلفیق دو مدل DEA و SWOT ضمن کاهش معایب دو مدل محاسن آن دو تقویت و مدلی جامع برای ارزیابی و ارتقای عملکرد گروههای آموزشی ارایه میگردد و همچنین اولویتبندی و تعیین میزان تاثیرگذاری هر یک از استراتژیها قابلیت اطمینان تصمیمگیری مدیران را افزایش میدهد.
حسین عزیزی، علیرضا بهاری، رسول جاهد،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
انتخاب فناوریهای پیشرفتهی تولید (AMTها) تصمیم مهم ولی پیچیدهای است که نیاز به بررسی دقیق معیارهای عملکردی مختلف دارد. این مقاله پیشنهاد میکند که از تحلیل پوششی دادهها (DEA) با مرز دوگانه برای انتخاب AMTها استفاده شود، که در این روش علاوه بر بهترین کارآیی نسبی (خوشبینانهی) هر AMT، بدترین کارآیی نسبی (بدبینانهی) آن نیز در نظر گرفته میشود. در مقایسه با DEAی سنتی، رویکرد DEA با مرز دوگانه میتواند بهترین AMT را به درستی و به آسانی بدون نیاز به تحمیل هیچگونه محدودیت وزنی یا نیاز به محاسبهی ماتریس کارآیی متقابل شناسایی کند، در حالی که تعیین کارآیی متقابل نیازمند محاسبات بسیار زیادی است، و حتی ممکن است در مدلهای کارآیی متقابل خصمانه و خیرخواهانه به نتیجهگیریهای ناسازگار منتهی شود. چهار مثال عددی با استفاده از رویکرد DEA با مرز دوگانه بررسی میشوند، تا سادگی و سودمندی آن را در انتخاب و توجیه AMT نشان دهند.
مصطفی صفدری رنجبر، مسعود خلیلی۲، آریا اعظمی، علی سبزهکار،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف این پژوهش آن است که با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها روشی برای ارزیابی دانشگاهها و دانشکدهها از دیدگاه تولید دانش ارایه نماید. در این پژوهش از شاخصهای ورودی نظیر منابع انسانی و فیزیکی و شاخصهای خروجی نظیر دانش آشکار و پنهان استفاده شده است. این شاخصها از طریق مطالعهی مقالات و اسناد و نظرسنجی از خبرگان به دست آمده است. نمونه مورد بررسی این پژوهش را پانزده دانشکده فنی و مهندسی از دانشگاه امیرکبیر تهران تشکیل میدهد. دادههای مربوط به دانشکدهها از طریق رجوع به اسناد و مدارک موجود و مصاحبه با افراد مسئول به دست آمده است. جهت حل مدل تحلیل پوششی دادهها و استخراج نتایج از نرمافزار DEA استفاده شده. از نتایج به دست آمده در این پژوهش میتوان به رتبهبندی دانشکدهها از دیدگاه کارایی در تولید دانش، نمودار توزیع فراوانی کارایی دانشکدهها و پتانسیل توسعه برای رسیدن به مرز کارایی برای هر دانشکده اشاره کرد.
محمد زارعی محمودآبادی، اصغر مشبکی۲،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
احتمالاً مهمترین چالش در علوم و به خصوص مدیریت، اتخاذ تصمیم در موقعیتهای مختلف است. در این میان نظریههای سازمان و مدیریت دارای تنوع بسیار گستردهای است و این امر موجب سردرگمی مدیران و تحلیلگران در انتخاب و به کارگیری نظریهی مناسب به هنگام مواجه شدن با مسایل دنیای واقعی، شده است. از آنجایی که هر نظریهپرداز، راه خود را رفته است و منحصراً از دیدگاه خود و بدون توجه به نظریات سایرین نظریهی خویش را مطرح کرده است؛ جنگلی از نظریات مدیریت شکل گرفته که چنانچه نقشه و راهنمای درستی نداشته باشیم؛ ممکن است دچار گیجی و گمراهی شویم. نظریههای مختلف برای یک مسالهی خاص رویکردهای گوناگونی ارایه میکنند؛ سردرگمی تصمیمگیرندگان و مدیران از این نقطه آغاز میشود که کدامین نظریه را به عنوان روش برتر بپذیرند. از اینرو به نظر میرسد برای تصمیمگیرندگان حیاتی باشد که آگاهانه نقاط ضعف و قوت و همچنین شاخصهای ارزیابی هر یک از نظریههای سازمان و مدیریت را بدانند و بر این اساس به هنگام مواجهه با مسایل دنیای واقعی، مناسبترین نظریه را انتخاب کرده؛ به کار بگیرند. در این مقاله از یک روش تحلیل پوششی دادههای آرمانی که دارای قدرت تفکیک بالا و توزیع مناسب وزنها بین شاخصها میباشد؛ برای اندازهگیری میزان کارآیی نظریههای مورد بررسی، استفاده گردیده. به این منظور؛ ۱۱ شاخص به عنوان شاخصهای مؤثر در انتخاب نظریهی مناسب شناسایی شده است. در اندازهگیری میزان کارآیی این نظریهها به کمک رویکرد تحلیل پوششی دادهها، از این شاخصها به عنوان ستاندههای نظریههای سازمان و مدیریت، استفاده شده است. این شاخصها در ارزیابی و تعیین کارآمدی ۱۸ نظریه مورد استفاده واقع شده است. نتایج نهایی نشان داد که نظریههای سیستمی و مدیریت اقتضایی، کارآترین نظریه و نظریه بوروکراسی ناکارآترین نظریه در شرایط کنونی میباشد.
علیرضا بهاری، سعید حسینی نهاد، قاسم حبیبینیا،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
تحلیل پوششی دادهها (DEA) یک روش ناپارامتری برای محاسبهی (برآورد) کارایی گروهی از واحدهاست که فعالیت یکسانی را انجام میدهند. مرز به دست آمده از این روش یک مرز نسبی قابل دسترس در دنیای واقعی میباشد. درست برخلاف روش پارامتری که در آن واحدها نسبت به مرزی سنجیده میشوند که عموماً در دنیای واقعی، غیر قابل دسترس است. کارایی به دست آمده از این روش یک مقدار نسبی و نه مقدار واقعی آن میباشد. به عبارت دیگر کارایی به دست آمده از این روش برآوردی از مقدار واقعی کارایی است. به دلیل نامشخص بودن توزیع جامعه میزان دقت کارایی برآورد شده مورد سوال قرار میگیرد. فرآیند شبیهسازی بوت استرپ که توسط افرون [۱] معرفی شده است، میتواند برای بالا بردن میزان دقت کارایی برآورد شده مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله ضمن تشریح کامل فرآیند بوت استرپ و نحوه استفاده از آن، به اشکالات موجود در مقالهی سعید عبادی که بدون توجه به برخی نارساییهای این روش، به کارگرفته شده است؛ اشاره میکنیم. در این مقاله از روش بوت استرپ ساده استفاده شده که با وجود تذکراتی که افرون در استفاده از این روش و به خصوص برای مدلهای مرزی داده بود، فریر و هیرچبرگ به گونهای دیگر از این روش استفاده کردند. علاوه بر این، در مقاله سعید عبادی [۲] هیچ اشارهایی به پیشینهی بوت استرپ نشده و خواننده گمان میکند که کار توسط نویسنده مقاله انجام شده است. اما این کار مربوط به مقاله فریر- هیرچبرگ [۳] میباشد که بعدها به دلیل برخی نارساییها این روش منسوخ شد [۴].
مصطفی کاظمی، علی علیزاده زوارم،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
امروزه، از تعاملات اثربخش با تأمینکنندگان به عنوان یکی از مهمترین مسایل در حوزه مدیریت زنجیره تأمین و عاملی مؤثر برای بقا در بازار رقابت یاد میشود. ارزیابی و انتخاب بهترین تأمینکنندگان نیاز به تصمیمگیری بر اساس معیارهای مختلفی دارد. هدف این مقاله، ارایه یک رویکرد ترکیبی در این راستا میباشد. در این تحقیق که در شرکت صنایع روشنایی تولید نور انجام شده است، ابتدا مهمترین شاخصهای انتخاب تأمینکننده بر اساس مطالعات گذشته و مصاحبه با مدیران شرکت شناسایی شدند. سپس، با بهرهگیری از پرسشنامه مقایسههای زوجی شاخصها و تشکیل ماتریس مقایسات زوجی گروهی با توجه به نظرات مدیران شرکت و بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، نرخ ناسازگاری مقایسهها مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، با رویکردی نوین، وزنهای نسبی شاخصها در قالب مدل تحلیل پوششی دادهها (DEA)، محاسبه شدند و در نهایت، سه تأمینکننده شرکت بر اساس روش شباهت به راهحل ایدهآل (TOPSIS) و با توجه به شاخصهای تعیین شده، رتبهبندی گردیدند. برای انجام محاسبات و تحلیل خروجیها از برنامههای نرمافزاری Expert Choice ۱۱، DEAP و ۲۰۰۷ Excel بهره گرفته شده است.